جدول جو
جدول جو

معنی تیرک زدن - جستجوی لغت در جدول جو

تیرک زدن
جهیدن آب یا مایعی دیگر از سوراخی باریک، تیر کشیدن
تصویری از تیرک زدن
تصویر تیرک زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تیرک زدن
جهیدن آب یا مایع دیگر از یک سوراخ ریز
تصویری از تیرک زدن
تصویر تیرک زدن
فرهنگ فارسی عمید
تیرک زدن
((رَ. زَ دَ))
جهیدن آب یا مایعی دیگر از سوراخی ریز
تصویری از تیرک زدن
تصویر تیرک زدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

टिक करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زیرش زدن
تصویر زیرش زدن
منکر شدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تفرج زدن
تصویر تفرج زدن
تفرج کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنبک زدن
تصویر تنبک زدن
نواختن تنبک که یکی از آلات موسیقی ضربی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تارک شدن
تصویر تارک شدن
چیز آموخته را فراموش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبیره زدن
تصویر تبیره زدن
طبل و دهل زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیرک شدن
تصویر شیرک شدن
گستاخ شدن جرات یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیرک شدن
تصویر شیرک شدن
کنایه از جسور و گستاخ شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عینک زدن
تصویر عینک زدن
آینک زدن نصب کردن عینک برابر چشم خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیر کردن
تصویر تیر کردن
((کَ دَ))
نشان کردن، هدف قرار دادن، کسی را تحریک کردن، به کاری واداشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شیرک شدن
تصویر شیرک شدن
((رَ. شُ دَ))
گستاخ شدن
فرهنگ فارسی معین